107 neveshtehaye man
دانش نور و پرتوی است که خداوند در دلهای دوستانش می تاباند و بدان بر زبان آنان سخن می راند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

آن دو درخت سیب**

ارسال‌کننده : haniye babaie lajimi در : 96/7/26 1:27 صبح

اگر نماد عشق را از من‌ بپرسند
بدون تردید آن دو درخت سیب را انتخاب میکنم
همان دو درختی که عاشقانه سالهای سال را کنار هم سپری کردند و عاشق ماندند..
و
طعم شیرین عشقشان ، زمانی به ما سرایت کرده بود که میشد عطرِ میوه هاشان را به وضوح حس کرد"
و ما را راغب میکرد تا لحظه ای از لحظاتمان را با آنها شریک باشیم!
همان دویی که با خوشرویی
از دور برایمان دست تکان دادند
و ما را دعوت به حریم عطراگینشان کردند..
و تو چه زیبا به من خندیدی
و گفتی
که دلت میخاهد هر سه یمان را در یک قاب ببینی..

هانیه بابایی لاجیمی**




کلمات کلیدی : سیب، درخت سیب، شریک، دست تکان دادند، عطراگین، راغب، قاب

رفتار من با هم نوعم جوری است که**

ارسال‌کننده : haniye babaie lajimi در : 96/7/26 1:23 صبح

با هم نوعانم، آن گونه ای هستم که دوس دارم همان گونه با من باشند..
اگر دوستشان دارم،،
اگر با آنها مهربانم،،
اگر به انها لبخند میزنم
برای اینست که امید دارم مرا از یاد نمیبرند..
و اگر این چنین با آنها نبودم
امیدوارم مرا بیاد نیاورند..

هانیه بابایی لاجیمی**




کلمات کلیدی :

عطرِ تلخِ خاص تو**

ارسال‌کننده : haniye babaie lajimi در : 96/7/26 1:19 صبح

گاهی دل انسان چیزی را‌میخواهد که نمیداند چیست!
گاهی دلش چیزی را میخواهد که میداند چیست و نمیداند کجاست!
و گاهی دلش چیزی را میخواهد که میداند چیست و کجاست!
و گاهی دل انسان چیزی را میخواهد که نمیداند چیست و کجاست!
من اما میدانم ..
که دلم چه میخواهد و کجاست؛؛
دلم همان عطرِ خاص را میخواهد"
همان عطرِ خاصِ تلخی را
ک خیلی ها دارندش..
ولیکن در جست و جوی شیرینیِ عطر تلخی ست،،
که فقط در حوالی تو یافت میشود..

هانیه بابایی لاجیمی**




کلمات کلیدی :

لذت خاص**

ارسال‌کننده : haniye babaie lajimi در : 96/7/18 12:56 صبح

زیباییِ برخی احساسات در این است
که..
لذتِ درکِ بعضی آنها،،قابل تعمیم به کل نیست وخاص بعضی هاست..
مثل احساس نابِ اشتیاقِ دیدارِ تو
که خاصِ من است.
**هانیه بابایی لاجیمی**




کلمات کلیدی :

گل های محمدی**

ارسال‌کننده : haniye babaie lajimi در : 96/7/16 9:30 صبح

بعد از "یک"،،،"دو"از زبان او میچسبد..

و بعد از دو،،

دیدن فلش یادگاری دونفره..

با پیش زمینه ای از گل های کوچک صورتی..

و بعد از آن،،

عطر همان ها،،

زمانی که یکباره دسته ای از آن ها به صورتت هجوم می آورند..

کاری ندارند..

میخواهند جلوی دیدگانت را بگیرند و آنی روحت را سوق دهند به دشت گل های محمدی!

گل هایی با دستچین"او"

با عطری که جز "زندگی"تعبیر دگری برایت ندارند..

و زندگی خلاصه میشود در

گرفتن دستانی که رایحه ی گل محمدی دارند...

هانیه بابایی لاجیمی**

 




کلمات کلیدی :

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >