وارونه نگاه کن**
گاهی باید وارونه نگاه کرد،
دنیایی را که،، میسِپارد به روزهایش؛
تا وارونه نگاه کنند
آرزوهایت را...
هانیه بابایی لاجیمی**
کلمات کلیدی : وارونه، دنیا، آررو
107
گاهی باید وارونه نگاه کرد،
دنیایی را که،، میسِپارد به روزهایش؛
تا وارونه نگاه کنند
آرزوهایت را...
هانیه بابایی لاجیمی**
عاشقانه هایمان چقدر نابند..
نظیرشان را هیچ جا ندیده ام..
همه شان مثل برگی از دفتر کاهی اند
که عطر و بویشان مستم میکند..
هر برگ ازین دفتر چه مستانه به دل میچسبد و چه بی صبرانه انتظار میکشم برگ های دیگرش را..!
لا به لای برگ های سرد و زمستانیه دفترم،
هندوانه ی خوش رنگ و لعابی با قاچ های از هنر دست او ب چشمم میخورد..
آن طرف تر ظرف حصیری مملو از ازگیل های شیرین شب چله ،،در کنار شکلات های تلخ ..
..چه زیبا خودنمایی میکند..
و چه شیرین لعبتیست شیرینی های تر رنگی در ظرف های بلورین کشیده..
چه زیبا پرکشید،،حواس من
به سمت شکستن اجیل ها،،
که یکی یکی از آن پیاله ی سفالیه آبی برداشته میشد
و چه حس نابی بود دیدن توامان چشم های مشکیش!!
فراموش نمیشود نگاهی را که گرما بخشید آغاز زمستانم را
و از یاد نخاهمبرد،،
طعم ملس چیدن اولین سفره یلداییم را،، درکنار او..
هانیه بابایی لاجینی**
بعضی وقت ها دلم عجیب تنگ میشود برای گوش نکردن هایت...
و گاهی بی اعتنایی هایت را به صد جان میخرم"
و..
دلم لکمیزند برای این "ندیدن"های دلچسب..
مثل همان شب سردی که به خیالم گرم صحبت بودیم..
و تو فقط خیره نگاهم کردی...
دسته آخر حرف هایم را از یادم برد ،، جمله ی پایانی ات"
...میشود یک لحظه آرام بگیری و لبخند بزنی؛؛
تا پرچانگی ات را ثبت کنم؟!!
هانیه بابایی لاجیمی**
آن گل نارنجیِ کوچک را دیده ای؟
که چه دلبرانه رشد میکند..
من اما دلم نمی آید که بچینَمَش..
حتی برای تو"
چه بسا که رنگدانه های نارنجی اش
شیدایی و شیفتگی ام را برایت تداعی کند...
زیبایی اش دو چندان میشود
زمانی که سنجاقش کنم به موهای سراسر مشکی ام"
من اما،،توانش را ندارم..
آخر بذرش را "تو"پاشیدی..
هانیه بابایی لاجیمی**
نگاهِ پشت پنجره
خانه ی پشتِ پنجره
ماهِ پشت پنجره
درختِ پشت پنجره
همه شان پشت پنجره زیبایند
چرا که پنجره نماد واسطه با عشق است!
همه شان پشت پنجره فریبنده و دلربایند..
اما هیچ کدامبه زیبایی شمعدانی های پشت پنجره نیست
شمعدانی هایی که در گلدان سفالیشان زیبایی را برایت تعریف میکنند و برایت از عاشقانه ها حرف میزنند
شمعدانی هایی که لحظات ناب زندگی را میسازند..
و کمکت میدهند تا معطرشان کنی..
همانهایی که با لحظه ای نگاه کردن بِهِشان ...عاشقانه هایت رنگ تحریر به خود میگیرند..
.
با دیدن پنجره عاشقانه هایم جان میگیرند
و بادیدن شمعدانی ها از نو تکرار میشوند..
هانیه بابایی لاجیمی**