107 باران اشعار منی** - neveshtehaye man
بارالها ! ... ای نهایت آرزوی آرزومندان !ای نهایت درخواستِ درخواست کنندگان ! ای غایت خواسته خواستاران ! ای والاترین رغبتِ راغبان ! ... فروتنی ام برای تو ودرخواستم از توست و مویه و زاری ام به سوی توست . [.امام سجّاد علیه السلام]

باران اشعار منی**

ارسال‌کننده : haniye babaie lajimi در : 97/7/23 5:58 عصر

تو همانند بارانی؛
از همانها که عاشقانه به پنجره میکوبد
تا مستانه
حضورش را نوید دهد..
از همانهایی که با شنیدن صدایش،خرامان در پی آن میدوی تا با رویی گشاده،پذیرایش باشی..
آری تو مثل همان بارانی؛
صدایت آرام جان است و
آغوشت بوی طراوت میدهد..
تو مثل همان بارانی و من
زمینی تشنه ام که حیاتش‌ بسته به کرم توست..
مرا ببین؛
و قطراتت را بر من ارزانی بدار...
بارها و بارها بر من ببار
من این تکرارها را دوست دارم..
با همین باریدنهاست که جانی تازه در من دمیده شده
و بار دگر احیا میشوم..
تو خوب ‌میدانی
که روی زردم جز قطرات روشنا بخش تو درمان دگری ندارد..
پس بارها بر من ببار
و مرا در خود غرق کن..
هانیه بابایی لاجیمی**




کلمات کلیدی : باران، عشق، آغوش، طراوت، زمین، زمین تشنه، تکرار، حیات، قطرات، باریدن