شاهزاده ی سوار بر اسب**
تو همان شاهزاده ی سوار بر اسبِ منی،،
که از کودکی رویای دیدنش را داشتم...
آری؛
توهمان مرد معروفی که خبر آمدنت را، با اسب سفید میدادند...
ناباورانه،،
از رویا به حقیقت آمدی
تا آغاز قصه ی پرتکرار مرا،اینگونه به انتها ببری..
"آن مرد با اسب سفیدش آمد؛
تا مرا با خودش به رویاهای دور ببرد.."
هانیه بابایی لاجیمی**
کلمات کلیدی : شاهزاده، اسب، اسب سفید، رویا، قصه، تکرار، انتها، حقیقت