شب تابستانی**
امشب من ،
در مهتابی ترین نقطه ی تابستانم..
من،
تو ،
ماه،،
ستارگان...
جمعمان جمع است؛
و همه چیز برای عاشقی محیاست.
بیا تا بیداری گل های محبوب شب،
در پیاده روهای معطر تابستان هم قدم شویم
چقدر لذت بخش است شنیدن صدایت،
زمانی که میگویی
دستانت را به من بده تا بار دیگر،
به همان کافه ی دلخواهمان برویم..
اینبار در تابستان!
و به نیت
عاشقی با یخ در بهشت..
به چشمانت نگاه میکنم؛
سخنانت مانند قند در دلم آب میشود
به آسمان مینگرم..
چشمک تک ستاره در اوج
همراهی میکند حال خوب مرا...
لبخند میزنم
و
اطرافم را مینگرم،،
از پچ پچ جیر جیرک ها پیداست که
عاشقی را ،
آنطور که باید
ادا کرده ای...
هانیه بابایی لاجیمی**
کلمات کلیدی : تابستان، شب، مهتاب، ماه، ستاره، عشق، جیجیرک، عاشقی، یخ در بهشت