107 باران** - neveshtehaye man
بنده خدای خویشتن را چهل روز برای خدا خالص نکرد، مگر آنکه چشمه های حکمت از دلش بر زبانش [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

باران**

ارسال‌کننده : haniye babaie lajimi در : 96/11/18 8:0 عصر

ببار باران..
بیشتر ببار..
مشتاق دیدارت بودم و
ناامید از آن..
تا انتها ببار
عجب عاشقانه ‌مینوازی مطرب بلده کار
اینبار گوش هایم پُر نیست از صدایت
که چه عاشقانه، پَر میکشند به نوایت
ببار باران
بشورَش؛؛
گرد انتظار را از پنجره ی اتاقم
نویدش بده به بهار زیبا..!
چه برکتی دارد وجودت!!
جانی تازه بخشیدی مرا؛؛؛
از جایم برمیخیزم..
عاشقانه زیر باران خواهم رفت
دلبرانه میرقصم
فارغ از تمام دردهای دنیا..
کاش فرود بیایند تمام قطراتت،
روی چهره ی نگرانم،،
تا بشورند هر آنچه را که باید..
من برایت میرقصم و میخندم؛؛
تو اما..
نویدم‌بده به روزهای پاک درراه
و بخوانم به امید بیشتر..
تو ای باران
روشنای نوید بخش
برایم ببار
بیشتر ببار

هانیه بابایی لاجیمی**




کلمات کلیدی : باران، صدای باران، بارانی، روح تازه، رقص، پنجره، عاشقانه، دلبرانه